قالی تبریز یکی از انواع قالیهای ایرانی است. این قالی در شهر تبریز بافته میشود. این شهر یکی از مهمترین مراکز بافت قالی در ایران است و قالیهای بافت آن از تنوع و گوناگونی بسیاری برخوردارند. تبریز، در حال حاضر از سوی «شورای جهانی صنایع دستی» به عنوان «شهر جهانی بافت فرش» انتخاب شدهاست.
در مورد تاریخچه فرش در تبریز چنین میتوان گفت که با توجه به قدمت تاریخی این شهر؛ مسلماً هنر صنعت فرش بافی در آن به قبل از دوران صفویه باز میگردد. در نیمه دوم قرن پانزده و در دوران صفوی، فرش از حالتی روستایی به هنر پیشرفته درباری تبدیل شد. یکی دیگر از تحولات مهم در فرش این دوره، طرحهایی بود که هنرمندان دربار تبریز و هرات ایجاد شد. در کتاب Rugs and Carpet of the World اثر Ian Bennet به نظریهای دیگر در مورد فرش تبریز در زمان صفوی بر میخوریم که در اینجا نقل میشود:
«تعداد زیادی از فرشهای مدالیون یا ترنج دار که در سالهای آغازین قرن ۱۶ میلادی در زمان حکومت شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب بافته شدهاند، دارای طرح مایهٔ اسلیمی و نقوش حیوانی و انسانی هستند»
در این کتاب نویسنده سعی کرده تعدادی از قالیهای موجود در موزههای جهان مربوط به نیمه اول قرن شانزدهم را به کارگاههای تبریز نسبت دهداز قرن ۱۷م به بعد و پس از اینکه قالی ایران به خارج از کشور راه یافت، صنعتگران تبریز با دریافت سلیقه مردم اروپا و آمریکا دست به بافتن قالیهایی زدند که بسیار جالب بود و بازار آن کشورها را به خود اختصاص داد تبریز یکی از قطبهای بافندگی بسیار با اهمیت ایران در زمینهٔ قالیبافی است. فرشهای آن، چه آنهایی که زینتبخش موزههای معتبر جهان هستند یا در مجموعهٔ کلکسیونرهای مشتاق جای گرفتهاند، یا آنهایی که در مقیاس زیاد و در کیفیت تجارتی سر از بازارها و چهار سوقها در میآورند، همواره خوش اقبال و مشتری پسند هستند. برابر آماری که در دست داریم در شهرستان تبریز و حومهٔ آن در سال ۱۳۶۴ شمسی بر روی ۱۶۰۰۰ دار قالی ۳۲۱۵۰ کارگر بافنده کار کردهاند.
علاوه بر تکبافیها، کارگاههای متعددی از سالیان بسیار دور در کار فرشبافی بوده و هستند. در سالهای اخیر بافندههای چیرهدست تبریزی به تولید فرشهای گل ابریشم بسیار ظریف با رجشمار ۵۰ و ۶۰ در مقیاس وسیع روی آوردهاند. این گونه فرشها که بعضی با چلههای ابریشمی هستند، بیشتر با طرحهای لچک و ترنج و با رنگهای غالباً بژ روشن و نخودی بافته میشوند و در رنگآمیزی گلها و نگارهها از رنگهای سرخابی، عنابی و زیتونی به فراوانی استفاده میشود. فرشهای تبریز در هفتاد سال اخیر اغلب با طرحهای:
- گلدانی
- درختی
- محرابی
- قندیل دار
- حیواندار
- شکارگاه
- هراتی
- شاخ و برگی
- گلفرنگ
- بندی خشتی یا قابقابی
- منظرهبافی
- قابقرآنی
- نقشهای هندسی و …
از کوچکترین تا بزرگترین اندازههای ممکن بافته شدهاند. بافت کناره و گلکی چندان خوشایند بافنده تبریزی نیست. در حال حاضر تبریز به عنوان کانون عمده عرضهٔ فرشهای شهریباف آذربایجان شناخته میشود و کانون بزرگ تولید کنندگان نامور و صاحب نامی گردیده که فرش آذربایجان به آن میبالد. تبریز یکی از قطبهای بافندگی بسیار با اهمیت ایران در زمینهی قالیبافی است. فرشهای آن، چه آنهایی که زینتبخش موزههای معتبر جهان هستند یا در مجموعهی کلکسیونرهای مشتاق جای گرفتهاند، یا آنهایی که در مقیاس زیاد و در کیفیت تجارتی سر از بازارها و چهار سوقها در میآورند، همواره خوش اقبال و مشتری پسند هستند.
تبریز از زمان هلاکوخان مغول از مراکز عمده تولید و دادوستد قالی بوده است. آذربایجان شرقی در شمال غربی ایران قرار دارد از شمال به دره رود ارس و قفقاز و از غرب به دریاچه ارومیه و استان آذربایجان غربی، از جنوب به استانهای آذربایجان غربی و زنجان و از شرق به استان گیلان و اردبیل محدود است. شهرهای مهم آن، سراب،اهر، مراغه، مرند و میانه می باشد.
آب و هوا آذربایجان شرقی کلا سرد و خشک بوده کوهستانی بودن منطقه و عرض جغرافیایی بالا از عوامل برودت قسمت اعظم استان و کمی ارتفاع و اثرات ملایم کننده دریای مازندران از عوامل اعتدال پاره ای از مناطق استان به شمار می روند.
به طور کلی آب و هوای معتدل، کوهستانی بودن منطقه و سایر اختصاصات طبیعی و جغرافیایی، تبریز و نواحی آن را برای کشاورزی و دامداری مستعد ساخته و فراورده های دامی خود مردم هنردوست و صنعتگر آن را به جانب صنایع دستی بویژه هنرهای دستی از جمله فرشبافی سوق داده است.
سرزمین آذربایجان بنابه اسناد تاریخی و یافته های باستان شناسی با قدمتی در حدود (عصر دیرینه سنگی) یکی از مناطق باستانی ایران محسوب می شود. شاید مهم ترین حادثه در تاریخ آذربایجان در قرن یازدهم اتفاق افتاده باشد چه در این زمان ترکان سلجوقی بر ایران غلبه کردند و ایالات آذربایجان و همدان را به عنوان اقامتگاه دائمی خود برگزیدند. در اندک زمانی در این دو ناحیه زبان ترکی جایگذین زبان فارسی و عربی شد و تبریز نیز بصورت شهر ترک زبان درآمد که تاکنون نیز بهمین حال باقی مانده است.
در قرن چهاردهم و هفتم و هشتم هجری، زمان سلطه مغول، این ایالت رشد فوق العاده ای یافته و تقریباً به صورت مرکز سیاسی و فرهنگی ایران در می آید. قالی بافی می بایست در آذربایجان ریشه کهن داشته باشد. تامین مواد اولیه و سهولت دستیابی به ضرورتهای این حرفه نسبت به سایر مناطق ایران بیشتر بوده و تبریز را نه تنها بازار فرش بلکه بازار مناسبی برای سایر تولیدات در قرون میانه ساخته بود.
تبریز از زمان هلاکوخان مغول از مراکز عمده تولید و دادوستد قالی بوده است. پا به پای شهر هرات (در خراسان قدیم و حالیه افغانستان) قالی بافی در آن مراحل تکاملی خود را می پیموده است. بخصوص در زمان صفویان با ایجاد کارگاههای بزرگ قالی بافی، بافندگان طراز اول گردهم آمده به بافت نمونه های ارزنده دست یافتند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- قالی مشهور مسجد اردبیل (1539م) که اکنون در موزه ( ویکتوریا و آلبرت) لندن از آن نگهداری می کنند.
- قالی دیگری که مربوط به همین مسجد بوده و آن نیز در شهر لندن موسسه دوین است.
- یک تخته قالی که به امپراطور چالز کوئینت ( Charles Quint)
- دو تخته قالی بسیار زیبای موزه پولدی میلان که اولی مربوط به سال 1522 م و دارای امضای غیاث الدین جامی و دومی می بایست بدون تردید مربوط به نیمه دوم قرن 16 باشد (Poldi).